- میانگین رای 15 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- مدت زمان128 دقیقه
آلفا ، 13 ساله ، یک نوجوان آشفته است که به تنهایی با مادرش زندگی می کند. دنیای آنها بطور کامل تغییر می کند زمانی که او از مدرسه با یک خالکوبی (تتو) روی بازوی خود به خانه می آید.
آلفا ، 13 ساله ، یک نوجوان آشفته است که به تنهایی با مادرش زندگی می کند. دنیای آنها بطور کامل تغییر می کند زمانی که او از مدرسه با یک خالکوبی (تتو) روی بازوی خود به خانه می آید.
بعد از آنکه سزار شدیدا زخمی میشود، بارنی تصمیم دارد تیم خود را به دلیل خون تازهای که از اعضایش ریخته، تقویت کند. نبرد شخصی او این بار در اعضای تیم را در مقابل ارتشی قدرتمند قرار میدهد که وی با تیم جوان دیگری نیز آشنا میشود که در نهایت با همکاری دو گروه باید ارتش را شکست دهند...
داستان انیمیشن flow در مورد یک گربه منزوی است که خانهاس براثر سیل ویران میشود، گربه داستان برای زنده ماندن به قایقهایی پناه میبرد که در آن گونههای مختلف حیوانی حضور دارند و برخلاف اختلافاتشان باید با یکدیگر متحد شوند.
این اثر در ژانر زندگینامهای، داستان بقای یک هنرمند در مواجهه با تاریکیهای جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد. داستان در سال ۱۹۳۹ و با حمله نازیها به لهستان آغاز میشود. ورشو، شهری پرجنبوجوش و مملو از فرهنگ، بهسرعت تحت اشغال نیروهای آلمانی قرار میگیرد. اشپیلمان، نوازنده برجسته رادیوی ورشو، همراه با خانوادهاش و دیگر یهودیان، با محدودیتها و فشارهای فزایندهای مواجه میشوند. آنها به گتوی ورشو منتقل میشوند؛ جایی که شرایط زندگی روزبهروز سختتر و غیرقابلتحملتر میشود. با تشدید خشونتها، اشپیلمان از خانوادهاش جدا شده و در خرابههای ورشو تنها میماند. او برای بقا، به مکانهای مختلفی پناه میبرد و در این مسیر، با خطرات و چالشهای متعددی روبهرو میشود. موسیقی، تنها پناهگاه و امید او در این دوران تاریک است؛ صدای پیانو برای او نمادی از زندگی و مقاومت در برابر نابودی است.
ماجرا در برلین شرقی، در دوران جنگ سرد و سالهای ابتدایی دهه 1980 رخ میدهد، جایی که حکومت کمونیستی آلمان شرقی، تحت نظارت شدید بر زندگی شهروندان خود، از هرگونه فعالیت مشکوک جلوگیری میکند. در این فضا، داستان حول زندگی یک مامور امنیتی نظامی به نام «درايمن» میچرخد که مأموریت مییابد تا زندگی یک نویسنده تئاتر معروف به نام «وولفگانگ» و معشوقهاش، که یک بازیگر تئاتر است، را تحت نظر قرار دهد. درايمن، که به عنوان یک مامور دولت وظیفه شنود و مراقبت از افراد را دارد، به طور پیوسته به زندگی این زوج نظارت میکند، اما هرچه بیشتر وارد دنیای آنها میشود، احساسات و همدلیهای پیچیدهای در او شکل میگیرد. درایمن که ابتدا به طور خودکار وظایف خود را بدون هیچگونه تردیدی انجام میدهد، به تدریج به چالشهایی برخورد میکند که او را مجبور به بازنگری در انتخابهایش میسازد. در همین حال، نویسنده و معشوقهاش به دنیای موازیای کشیده میشوند که به تدریج روابط آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
این اثر داستانی تأثیرگذار از دو مرد با پیشینههای کاملاً متفاوت را روایت میکند که در مواجهه با چالشهای زندگی، پیوندی عمیق و غیرمنتظره برقرار میکنند. فیلیپ، اشرافزادهای ثروتمند و ماجراجو، در پی حادثهای در پرواز با پاراگلایدر دچار معلولیت چهاراندام میشود و برای انجام امور روزمره نیازمند کمک است. او تصمیم میگیرد دریس، جوانی پرانرژی و بیپروا از حومه فقیرنشین پاریس را که بهتازگی از زندان آزاد شده، بهعنوان مراقب خود استخدام کند. در ابتدا، تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی میان فیلیپ و دریس بهوضوح نمایان است؛ یکی مردی متمدن و متشخص، دیگری جوانی بیپروای و بیتجربه. با این حال، دریس با رویکردی صادقانه و بیتکلف، زندگی فیلیپ را از یکنواختی خارج کرده و به او نشان میدهد که میتوان با نگاهی متفاوت به زندگی نگریست. در طول داستان، شاهد تحولاتی در زندگی هر دو شخصیت هستیم؛ دریس با مسئولیتپذیری و تعهد، به فردی قابلاعتماد تبدیل میشود و فیلیپ با کمک دریس، دوباره لذتهای ساده زندگی را کشف میکند. این رابطه فراتر از یک ارتباط کاری ساده رفته و به دوستی عمیقی مبدل میشود که هر دو را به درک بهتری از زندگی و خودشان میرساند.
داستان در دهکدهای کوچک در سیسیل ایتالیا میگذرد و به رابطهای عمیق و تأثیرگذار میان یک پسر جوان و یک آپاراتچی مسن میپردازد. سالواتوره دی ویتا، کارگردان مشهور، پس از دریافت خبر درگذشت آلفردو، به گذشته خود در دهکده جیانکالدو بازمیگردد. در دوران پس از جنگ جهانی دوم، سالواتوره که با نام توتو شناخته میشود، پسری کنجکاو و شیفته سینما است. او بیشتر وقت خود را در سینمای محلی «سینما پارادیزو» میگذراند و با آلفردو، آپاراتچی سینما، دوستی نزدیکی برقرار میکند. آلفردو به توتو نحوه کار با دستگاههای نمایش فیلم را میآموزد و این دوستی به منبع الهام و آموزش برای توتو تبدیل میشود. حادثهای ناگوار در سینما رخ میدهد که مسیر زندگی هر دو را تغییر میدهد. توتو پس از این رویداد، مسئولیت نمایش فیلمها را بر عهده میگیرد و در این مسیر، عشق به سینما در او عمیقتر میشود. با گذشت زمان، توتو به نوجوانی تبدیل میشود و در کنار ادامه فعالیت در سینما، به فیلمبرداری و ساخت فیلمهای کوتاه میپردازد. او در این مسیر با النا، دختری از خانوادهای مرفه، آشنا میشود و عشقی پرشور میان آنها شکل میگیرد. اما موانع اجتماعی و مخالفتهای خانواده النا، این رابطه را با چالشهای جدی مواجه میکند.
دو خواهر که شیفتهی کتاب هستند، به طور اتفاقی وارد دنیای یکی از کتابهای مورد علاقهشان میشوند. این دنیای جادویی، در ابتدا برای آنها بسیار جذاب و هیجانانگیز است، اما دیری نمیگذرد که متوجه میشوند این سرزمین، خطرات و چالشهای خاص خود را دارد. آنها در این سفر پرماجرا، به موجوداتی تبدیل و از یکدیگر جدا میشوند. خواهر کوچکتر در این دنیای ناآشنا، با ماجراهای هیجانانگیزی روبرو میشود و تلاش میکند تا راهی برای بازگشت به خانه و تبدیل شدن دوباره به حالت اولیه خود پیدا کند. او در این مسیر، با شخصیتهای مختلفی آشنا میشود که به او در این سفر کمک میکنند. از جمله این شخصیتها میتوان به پادشاه بادها اشاره کرد که به او در ماجراجوییهایش کمک میکند. خواهر بزرگتر نیز درگیر ماجراهایی میشود و تلاش میکند تا خواهرش را پیدا کند و با کمک یکدیگر از این دنیای جادویی فرار کنند. او در این راه، با چالشهای بسیاری روبرو میشود، اما با کمک دوستانی که پیدا میکند، به مسیر خود ادامه میدهد.
داستان فیلم دربارهی مردی است که در آستانه ازدواج قرار داشته و برای تکمیل خوشبختیاش، آرزویی دارد: حضور یکی از عزیزانش در مراسم عروسی. این شخص در آن سوی کشور زندگی میکند و مرد تصمیم میگیرد سفری را برای یافتن او آغاز کند. این سفر به طور ناگهانی با ورود شخصیتی مرموز و فراری دستخوش تغییر میشود. این شخصیت موجودی غیرمعمول است که از مکانی مخفی فرار کرده و به دنبال آن، افرادی نیز در پی او هستند. رویارویی مرد با این موجود، او را ناخواسته وارد ماجرایی پرمخاطره و هیجانانگیز میکند. در این مسیر، مرد نه تنها با چالشهای یافتن عزیز خود روبرو میشود، بلکه باید از این موجود در برابر تعقیبکنندگانش نیز محافظت کند. این دو شخصیت، با وجود تفاوتهای بسیار، سفری پر از اتفاقات غیرمنتظره را آغاز میکنند. در طول این ماجراجویی، مرد با موانع و مشکلاتی روبرو میشود که او را در موقعیتهای دشوار و گاه خندهداری قرار میدهد. او باید تصمیمات سختی بگیرد و بین وظیفهاش در قبال ازدواج و مسئولیتی که در قبال این موجود احساس میکند، تعادل برقرار کند.
داستان فیلم کلاغ درخصوص دو شخصیت به نامهای اریک و شلی است که به طرز وحشیانهای به قتل میرسند. اریک با دادن فرصتی برای نجات عشق زندگیاش، باید خود را قربانی کند و برای انتقام، دنیای زندهها و مردگان را طی کند.