داستان فیلم Alarum 2025 درباره دو جاسوس سرکش است که از شبکه خارج می‌شوند، با هم ازدواج می‌کنند و در مخفیگاه دورافتاده‌شان در یک کلبه، مورد حمله سازمان‌های اطلاعاتی مختلفی قرار می‌گیرند که به دنبال یک هارد درایو دزدیده شده هستند.
داستان فیلم Bhairathi Ranagal 2024 داستان این فیلم به بررسی زندگی بهایراتی راناگال می‌پردازد. چگونه او به چنین جایگاه برجسته‌ای رسید؟ فیلم بر روی خاستگاه او، مسیر رسیدنش به قدرت و اینکه قبل از تبدیل شدن به مخوف‌ترین گانگستر روناپورا چه کسی بود، تمرکز می‌کند.
داستان فیلم Dabbe 6: The Return 2015 مقدر یک شب ناگهان از دنیا رفت. علت مرگ، خونریزی مغزی بود. طبق گفته خواهرش، قاتلان اندازه‌های متفاوتی دارند. پشت همه چیز شیاطینی وجود دارند.
داستان فیلم Dabbe 5: Curse of the Jinn 2014 درباره دیلک، یک خانه‌دار است که ناگهان حضور چیزی غیرطبیعی را در یکی از اتاق‌های خانه‌شان احساس می‌کند. اگرچه همسرش عمر با او موافق نیست، اما اوضاع بدتر می‌شود. آن‌ها متوجه می‌شوند که یک موجود ماورایی باستانی به نام جن، دیلک را نفرین کرده است.
در سال ۱۹۷۷، خانواده‌ای به نام هاجسون در شمال لندن زندگی آرام و ساده‌ای را در خانه‌ای معمولی می‌گذرانند. این خانواده متشکل از مادری تنها و چهار فرزندش است که تلاش می‌کنند با وجود دشواری‌های زندگی، یکدیگر را حمایت کنند. اما این آرامش با وقوع رویدادهای غیرمنتظره به هم می‌ریزد. ابتدا صداهای ناشناخته و عجیب‌وغریب در خانه شنیده می‌شود؛ صداهایی که هیچ توضیح منطقی برای آن‌ها وجود ندارد. سپس اشیاء به شکل غیرقابل توضیحی جابجا می‌شوند و اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد که باعث نگرانی و وحشت اعضای خانواده می‌شود. یکی از دختران خانواده رفتارهای غیرعادی از خود نشان می‌دهد. او گاهی ادعا می‌کند که صداهایی را می‌شنود یا چیزهایی می‌بیند که دیگران قادر به دیدن آن‌ها نیستند. این رفتارها باعث می‌شود تا اطرافیان او باور کنند که اتفاقات فراتر از درک معمولی در حال رخ دادن است. شایعات مربوط به این حوادث به گوش محققان مسائل ماوراءالطبیعه، اد و لورین وارن، می‌رسد. این زوج که در زمینه بررسی پدیده‌های فراطبیعی شهرت دارند، تصمیم می‌گیرند به لندن سفر کنند تا از نزدیک به خانواده هاجسون کمک کنند و ماهیت این رویدادها را کشف کنند. با ورود اد و لورین وارن به خانه، شرایط پیچیده‌تر می‌شود. آن‌ها برای شناسایی منبع اتفاقات مرموز تلاش می‌کنند اما با چالش‌های خطرناکی مواجه می‌شوند. نیرویی شوم در خانه حضور دارد و خانواده هاجسون امیدوارند با کمک وارن‌ها آرامش پیدا کنند.
در سال ۱۹۷۵، در فلوریدای جنوبی، آنی، دختر نوجوانی است که با مشکلاتی در زندگی خانوادگی خود دست و پنجه نرم می‌کند. او بارها به والدینش گزارش می‌دهد که یک ون سفید رنگ او را تعقیب می‌کند، اما آن‌ها این نگرانی‌ها را به حساب پارانویا می‌گذارند و جدی نمی‌گیرند. با گذشت زمان، حضور مرموز این ون سفید در اطراف خانه و مدرسه آنی بیشتر می‌شود و او احساس می‌کند که در معرض خطر است. در حالی که خانواده‌اش همچنان به نگرانی‌های او بی‌توجه هستند، آنی تصمیم می‌گیرد به تنهایی به تحقیق درباره هویت راننده این ون مرموز بپردازد. در این مسیر، آنی با چالش‌ها و خطرات متعددی روبه‌رو می‌شود که او را مجبور می‌کند تا به منابع درونی خود تکیه کند و از مهارت‌هایش برای مقابله با تهدیدات استفاده کند. همزمان، او با پیچیدگی‌های روابط خانوادگی و اجتماعی خود نیز دست و پنجه نرم می‌کند و درمی‌یابد که ممکن است تهدیدی بزرگتر از آنچه تصور می‌کرده، در کمین او باشد.
لئو، یک باغبان به ظاهر آرام است که در محیطی آرام و به دور از هیاهوی شهر، در خانه‌ای قدیمی و در میان گل‌ها و گیاهان زندگی می‌کند. زندگی روزمره او، مملو از سکوت و آرامش است؛ تمام توجه و تمرکز او معطوف به گل‌ها، درختان و باغش است؛ به طوری که انگار دغدغه‌ای جز این ندارد. اما در پس این ظاهر آرام، رازی پنهان نهفته است. نشانه‌هایی مبهم از گذشته‌ای تاریک و پرحادثه در زندگی او دیده می‌شود. زخم‌هایی کهنه بر روح و جسم او، گواهی بر وقایعی ناگوار در گذشته‌اش هستند. با گذشت زمان، آرامش ظاهری زندگی باغبان، کم‌کم رو به زوال می‌رود. اتفاقاتی مرموز و ناخواسته، او را به مسیری ناگزیر می‌کشاند. سایه‌هایی از گذشته، دوباره در زندگی‌اش ظاهر می‌شوند و او را مجبور به رویارویی با حقیقتی تلخ می‌کنند. حال، باغبان باید بین زندگی آرام و بی‌حاشیه خود و گذشته‌ای که از آن فرار کرده بود، تصمیمی سرنوشت‌ساز بگیرد. او باید با چالش‌هایی دشوار روبرو شود و برای حفاظت از خود و دنیای کوچکش، مبارزه کند.
در سال ۲۸۹۸ میلادی، هزاران سال پس از یک نبرد عظیم و ویرانگر که زمین را به خاکستر تبدیل کرد، سیاره به ویرانه‌ای بی‌جان بدل شده است. شهر کالکی، که به عنوان آخرین پناهگاه بشریت شناخته می‌شود، حالا به دو بخش مجزا تقسیم شده است. یکی از این بخش‌ها در پایین زمین واقع است، جایی که شرایط زندگی سخت و پر از رنج است، و دیگری در آسمان معلق باقی مانده است، شهری پر از تکنولوژی‌های پیشرفته که تحت حکمرانی حاکمی قدرتمند و بی‌رحم قرار دارد. این حاکم که به کمک منابع محدود خود و با استفاده از فناوری‌های فراموش‌شده، کنترل بی‌رحمانه‌ای بر مردم اعمال می‌کند، هرگونه حرکت اعتراضی را در نطفه خفه می‌سازد. در این دنیای تاریک و بی‌رحم، شخصیتی فرصت‌طلب و ماجراجو ماموریتی برای یافتن زنی فراری از بخش بالای شهر بر عهده می‌گیرد. این زن به پروژه‌ای بزرگ و ناشناخته مرتبط است و کلید حل معمایی جهانی به شمار می‌رود. در مسیرش، او با شورشیانی علیه حاکمیت همراه می‌شود و یک جنگجوی افسانه‌ای و جاودانه که رازهای تاریخ را می‌داند، به او کمک می‌کند. این جنگجو این حقیقت را فاش می‌کند که زن نقش حیاتی در آینده بشریت دارد. در ادامه داستان، گروه شخصیت‌ها با موانع و تهدیدهای بسیاری روبه‌رو می‌شوند. نیروهای حاکم که بر سرنوشت مردم تسلط دارند، هر هزینه‌ای را برای جلوگیری از فرار زن پرداخت می‌کنند. در مسیر فرار، گروه با تصمیمات سخت و چالش‌های اخلاقی مواجه می‌شوند که سرنوشت خود و بشریت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
در فیلم «پادشاهی ۴: بازگشت ژنرال بزرگ» (Kingdom 4: Return of the Great General)، شاهد ادامه تلاش‌های پادشاهی چین برای یکپارچه‌سازی سرزمین‌های تحت تسلط خود هستیم. در این میان، تهدیدی جدید از سوی کشور همسایه چو، آرامش را در مرزها بر هم می‌زند. ای‌سی، پادشاه جوان و بلندپرواز، برای مقابله با این تهدید، ژنرال افسانه‌ای اوکی را از بازنشستگی فرا می‌خواند تا فرماندهی کل قوا را بر عهده گیرد. شین، دوست وفادار ای‌سی و فرمانده گروه نظامی هیشین، نیز به او می‌پیوندد تا با هم نبردی سخت و خونین علیه ارتش قدرتمند چو داشته باشند. در نبرد مایانگ، نیروهای چین با چالش‌های بزرگی روبرو می‌شوند و پیروزی، تنها با تلاش و فداکاری بسیار به دست می‌آید. اما در پس این پیروزی، سایه‌ای مرموز بر واحد هیشین گسترده می‌شود و آینده آن‌ها را تهدید می‌کند. فیلم «پادشاهی ۴» با داستانی پر از هیجان، نبردهای نفس‌گیر و شخصیت‌های پیچیده، مخاطب را به دنیای پرآشوب جنگ‌های باستانی چین می‌برد. این فیلم، ادامه‌ای بر روایت حماسی پادشاهی است و پاسخ‌های بسیاری را برای سوالات مطرح شده در قسمت‌های قبلی ارائه می‌دهد.
آندری دوژنکو، شخصیت اصلی داستان، با حقیقتی هولناک روبرو می‌شود که سال‌ها از دید عموم پنهان نگاه داشته شده بود. او متوجه می‌شود افرادی که به اتهام تبلیغات ضد شوروی دستگیر می‌شدند، لزوماً به زندان‌های عادی فرستاده نمی‌شدند. سرنوشت بسیاری از این افراد، انتقال به بیمارستان‌های روانی ویژه با تشخیصی خاص بود: «اسکیزوفرنی پیشرونده». این تشخیص، بهانه‌ای برای سرکوب مخالفان و منتقدان نظام شوروی بود. آندری خود را در موقعیتی دشوار می‌یابد؛ او در جهنمی واقعی گرفتار شده و با انتخابی سرنوشت‌ساز روبرو است. اینکه آیا او با سازمان کاگ‌ب، سازمان اطلاعات و امنیت شوروی، همکاری می‌کند و به زندگی عادی و خانواده‌اش بازمی‌گردد یا حقیقت تلخی را که در مورد شکنجه و آزار مخالفان در این بیمارستان‌های روانی مخوف می‌داند، فاش می‌کند؟
