داستان فیلم Alarum 2025 درباره دو جاسوس سرکش است که از شبکه خارج می‌شوند، با هم ازدواج می‌کنند و در مخفیگاه دورافتاده‌شان در یک کلبه، مورد حمله سازمان‌های اطلاعاتی مختلفی قرار می‌گیرند که به دنبال یک هارد درایو دزدیده شده هستند.
قهرمانی که روزگاری از شهرش در برابر تهدیدات محافظت می‌کرد، پس از ترک آن زندگی، به مکانی جدید پناه می‌برد و تلاش می‌کند در قالب یک زندگی عادی، هویت مخفی‌اش را حفظ کند. اما این آرامش دوام چندانی ندارد؛ چراکه یک نیروی مرموز و قدرتمند ظاهر می‌شود که جان مردم شهر و تمام دنیا را در خطر قرار می‌دهد. این دشمن ناشناخته با برنامه‌ای پیچیده و ابزارهایی پیشرفته، تهدیدی است که به تنهایی نمی‌توان آن را متوقف کرد. در این میان، قهرمان داستان با وقایع عجیبی مواجه می‌شود که او را مجبور می‌کند به دنبال ریشه‌های تهدید بگردد. او در مسیر خود به افراد جدید و قدیمی برمی‌خورد، اما اعتماد کردن به دیگران در شرایطی که دشمنی در سایه‌ها پنهان شده، خطرناک به نظر می‌رسد. رازهایی که در این مسیر فاش می‌شوند، گذشته او را تحت تأثیر قرار می‌دهند و جنبه‌های تازه‌ای از قدرت و مسئولیت را برای او آشکار می‌کنند. زمانی ماجراجویی او اوج می‌گیرد که مجبور می‌شود به قلمروی ناشناخته وارد شود؛ جایی که قوانین واقعیت در هم می‌شکند و هر تصمیم او می‌تواند پیامدهایی غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد. این سفر برای نجات شهر و مردم آن حیاتی بوده و آزمونی است برای اثبات شجاعت و تعهد او به عنوان یک قهرمان.
در سرزمین گرمسیری و پرتنش کاستا ورده، تهدیدی نوظهور صلح جهانی را به خطر می‌اندازد. یک دلال اسلحه بی‌رحم در آستانه رونمایی از سلاحی مرگبار است که می‌تواند توازن قدرت را در جهان برهم بزند. در پاسخ به این بحران، تک‌تیرانداز برجسته، برندون بکت، به همراه مأمور «زیرو» روزنبرگ، مأموریتی حیاتی را برای نفوذ به قلب این تهدید و جلوگیری از فاجعه آغاز می‌کنند. بکت، که اکنون در نقش فرمانده ظاهر می‌شود، با چالشی جدید روبه‌رو است: هدایت تیمی از سربازان نخبه در مأموریتی که هر لحظه آن با خطر همراه است. در این میان، او مسئولیت آموزش و راهنمایی یک تک‌تیرانداز تازه‌کار را نیز بر عهده دارد؛ وظیفه‌ای که نیازمند صبر، تجربه و درک عمیق از هنر تک‌تیراندازی است. با پیشروی در عمق جنگل‌های انبوه و مواجهه با نیروهای شبه‌نظامی سرسخت، تیم بکت با موانع و دشمنانی روبه‌رو می‌شود که هر کدام می‌توانند مأموریت را به شکست بکشانند. در حالی که زمان به سرعت می‌گذرد و مهمات رو به اتمام است، آن‌ها باید بر مهارت‌های خود تکیه کنند و استراتژی‌هایی بی‌نقص را به کار گیرند تا از این مهلکه جان سالم به در ببرند.
لئو، یک باغبان به ظاهر آرام است که در محیطی آرام و به دور از هیاهوی شهر، در خانه‌ای قدیمی و در میان گل‌ها و گیاهان زندگی می‌کند. زندگی روزمره او، مملو از سکوت و آرامش است؛ تمام توجه و تمرکز او معطوف به گل‌ها، درختان و باغش است؛ به طوری که انگار دغدغه‌ای جز این ندارد. اما در پس این ظاهر آرام، رازی پنهان نهفته است. نشانه‌هایی مبهم از گذشته‌ای تاریک و پرحادثه در زندگی او دیده می‌شود. زخم‌هایی کهنه بر روح و جسم او، گواهی بر وقایعی ناگوار در گذشته‌اش هستند. با گذشت زمان، آرامش ظاهری زندگی باغبان، کم‌کم رو به زوال می‌رود. اتفاقاتی مرموز و ناخواسته، او را به مسیری ناگزیر می‌کشاند. سایه‌هایی از گذشته، دوباره در زندگی‌اش ظاهر می‌شوند و او را مجبور به رویارویی با حقیقتی تلخ می‌کنند. حال، باغبان باید بین زندگی آرام و بی‌حاشیه خود و گذشته‌ای که از آن فرار کرده بود، تصمیمی سرنوشت‌ساز بگیرد. او باید با چالش‌هایی دشوار روبرو شود و برای حفاظت از خود و دنیای کوچکش، مبارزه کند.
فیلم «مردی بدون گذشته» داستانی از ابهام و جستجو را به تصویر می‌کشد. مردی در یک اتاق در هتلی واقع در شهری ناآشنا از خواب بیدار می‌شود، در حالی که هیچ خاطره‌ای از هویت خود ندارد. او تنها با کیف پولی پر از پول نقد، یک تپانچه با حکاکی خاص و یک موتورسیکلت آماده حرکت، مواجه است. این مردِ بی‌نام، سفری پرمخاطره را برای کشف هویت از دست رفته‌اش آغاز می‌کند. در این مسیر، با افرادی آشنا می‌شود که به او در این راه کمک کرده و او را به تدریج با دنیایی خطرناک آشنا می‌سازند. تلاش او برای کشف حقیقت، باعث می‌شود که به درون یک گروه قدرتمند راه پیدا کند؛ جایی که رازهای مخفی و دشمنان خطرناک منتظرش هستند. در این میان، او با مبارزات نفس‌گیر روبرو شده که همچون پازلی مبهم، او را در درک وضعیت فعلی‌اش یاری می‌کنند. هرچه بیشتر در این مسیر پیش می‌رود، بیشتر در می‌یابد که گذشته‌اش نه فقط فراموش شده، بلکه به شکلی مرموز و خطرناک، با حال و آینده‌اش گره خورده است.
